برچسب: شعر

در یک ایستگاه مترو

شبح چهره ها در ازدحام: گلبرگ های نمناک، شاخه سیاه ازرا پوند




بازگشت به خانه

Die Heimkehr | هاینریش هاینه برگردان از آلمانی : فرشاد نوروزی   دلا غمان بیهوده مخور، چه چاره که مقدور جز قضای تو نیست، هیچ غم مخور که آن نوبهار کو جهان نو کند، یغمای زمستانگه نزد تو بازرساند.   زان رفته ات به غم منشین، که هنوز چو بنگری جهان زیبا بینی. دلا حالی…




تنها شده

    Vereinsamt| تنها شده |فردریش نیچه  |برگردان از زبان آلمانی: فرشاد نوروزی کلاغ ها بانگ سردادند و بر فراز شهر بال بگشودند: که برف در راه است. خوشا آنی که اکنون خانه ای دارد.   کنون به قامت سکوت ایستاده ای، پریشان! به پشت سر نگاه دوخته ای، آه که شمار گذشته از کف برده ای!…




ترجمه شعری از هاینریش هاینه: من به بهشت باور ندارم

هاینریش هاینه Ich glaub nicht an den Himmel برگردان از زبان آلمانی: فرشاد نوروزی من به بهشت موعود کشیشان مقدس نما باور ندارم من فقط به چشمان تو مؤمن هستم، که نور آسمانی ام هستند.   من به خداوندگاری که کشیشان مقدس نما از آن سخن می گویند، باور ندارم من فقط به قلب تو…